تاریخ : یکشنبه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۲ | 1:46 | نویسنده PARISA
ساعت 12 ...
دوازده عاشقی است یا نه را نمی دانم
باران ...
آخرین باران یکشنبه شب سال است خوب می دانم
دلم ...
درد می کند بسیار... و باران چشمی که میبارد روی گونه ام
من و آسمان ...
ساعت 12 است ... کنون می دانم 12 عاشقی است در آخرین یکشنبه شب سال
هر دو می باریم...
-------------
** در دردها دوست را خبر نکردن، خود نوعی عشق ورزیدن است! (شریعتی)
** رقص موهام در باد تو روزهای بارونی روی بالاکن رو خیلی دوس دارم...
** رنگین کمونم کمی بار غم گرفته... معذرت.
عوضش خیلی دوسش دارم چون همیشه آرومم می کنه.
دوست دارم رنگین کمونم... :)