در اتوبوس همه گرفته اند. اکثر سرها پایین، انگشتان در جستجوی کسی در دنیای مجازی.
عینکهای آفتابی که نگاه را می گیرد، همهمه ی سکوت. همه چیز اینجا هست و بیشتر فکر و خیال، نگاه، گذر زمان.
اینجا یک نفر تنهاست،کتابیکه در دستان من است در راه .....
سلام دوستان گلم
تابستان زیباست..... ولی نه هوای گرمش. تابستان را دوست دارم برای روزهای بلندش که فرصتی است برای به اتمام رساندن برنامه های عقب افتاده، اوقات فراغتی که می توان با همین برنامه های عقب افتاده پُـــرش کرد.
چند وقت پیش پسر خواهرم محمد مهدی کتابی جالب و خنده دار به نامجزیره ی بی تربیت هارا از کانون پرورشی امانت گرفت. من هم این کتاب را از او امانت گرفته ام این روزها در راه رفت و آمد در اتوبوس می خوانمش.
خیلی کتاب زیبا و جذاب و خنده داری است، برای همین به دنبال نسخه الکترونیکی اش گشتم تا برای شما هم بگذارم و استفاده کنید ولی تنها یک داستان آن را از مجله دانش آموز پیدا کردم که می توانید از لینک زیر دانلودش کنید.
این کتاب 10 جلدی است که هر جلد آن شامل چند داستان کوتاه از خانواده ی بی تربیت هاست.البته صفحه اول کتاب را خودم اسکن کردم و به فایل داستان اضافه کرده ام.
خلاصه
کتاب:
ما
خانواده ی سلطنتی بی تربیت ها هستیم. البته سال هاست که کاخ به موزه تبدیل شده.
مردم برای تماشا این جا می آیند و برای همین ما توی کاخ کار می کنیم. پادشاه،
سرایدار کاخ است و ملکه، آشپزخانه را می چرخاند. من و خواهرم هم برای بازدیدکننده
های خسته چارپایه می گذاریم و انعام می گیریم.
لینک دانلود کتاب جزیره ی بی تربیت ها
پیشنهاد می کنم که حتماً بخونیدش من که خیلی دوسش دارم امیدوارم شما هم خوشتون بیاد.