دلم یک تو می خواهد
یک تو که بماند تا به ابد
یک تو که برایش بتپد آن قلبم
جان بگیرد زدیدنش روحم
یک تو که هر وقت بخواهم باشد
هستی و بود و نبودم باشد
یک تو که حرف زنم گوش کند
نرود، شانه به من قرض دهد
یک تو که باشد و عمل بکند
به تمام حرفهایی که می گوید
یک تو باشد و بخندد با من
نرود در جمع بخندد از من
یک تو که سر به سرم بگذارد
وقت دلتنگی تنهایم نگذارد
یک تو باشد، یک توی پر احساس
نرود باشد، بماند کنارِ من حساس
یک تو که بودنمان ما بشود
عشقمانشهره ی شهرها بشود...
P.M