تاریخ : جمعه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۳ | 13:51 | نویسنده PARISA
به خوابم می آیی این شب ها هر شب.... رویای بغضت پریشان ام می کند این روزها هر روز...
امشب که می آیی لبخند بزن و کنارم بمان نازنین...
P.M
تاریخ : جمعه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۳ | 13:51 | نویسنده PARISA
به خوابم می آیی این شب ها هر شب.... رویای بغضت پریشان ام می کند این روزها هر روز...
امشب که می آیی لبخند بزن و کنارم بمان نازنین...
P.M
تاریخ : دوشنبه بیست و پنجم فروردین ۱۳۹۳ | 22:57 | نویسنده: PARISA
بی خیال هر چی خیالم این خیالِ است که بی خیال من نیست...
P.M
تاریخ : دوشنبه هجدهم فروردین ۱۳۹۳ | 20:58 | نویسنده : PARISA
ساعت طین 12 ... اینجا شلوغ است....
دیگر حتی جایی برای نشستن هم نیست.
صدای شمارش از 176 هم گذشت...
177 را هم گرفتند
ویژ ویژ ریختن سس های سفید و قرمز روی ساندویج های از 1 تا الان 178 ...
اینجا همه ی گرسنگان تحصیل علم گرسنه اند..
اینجا بوفه دانشگاه
ساعت طین 12...
-------------
***حاصل 4 ساعت تنهایی و انتظار در بوفه دانشگاه
*** تکرار دوباره حکایت سیب سرخی که دست آدم چلاقه...
*** زبون بعضیا رو باید از ته برید و آتبش زد تا دیگه مثل دم مارمولک دوباره درنیاد.
*** تعارف رو که همه می کنند، مرد عمل باش و بمون...
*** دلم برای عزیزترین عزیزترینم خواهر گلم تنگ است بسیار...
P.M